علمی‌تخیلی: داستان انقلاب‌ها، تحریرآینده

طرح: بی‌نام، مجموعه «همزاد»، اثر آرش فشارکی، ۱۳۹۹

چه بسیار و چه شگفتند عالَم‌هایی که چون حباب‌های ریز در کف آب رودخانۀ زمان سرگردانند.
داستانِ «دیوار ظلمت»، آرتور سی کلارک

نمی‌توان انقلاب خرید. نمی‌توان انقلاب کرد. فقط می‌توان انقلاب بود. انقلاب در روح آدم‌هاست، نه هیچ جای دیگر.
رمانِ «بی‌بهرگان»، اورسلا له گوئین

از شمارۀ پانزدهم (سال سوم) بخش «ادبیات» به بازخورد اضافه شد. این بخش، بنا به مقتضیات مجله، مشخصاً به ادبیات علمی‌تخیلی اختصاص یافت. تا بازخورد ۳۲ در هر شماره به معرفی و نقد و بررسی آثار یکی از نام‌های ادبیات علمی‌تخیلی و ترجمۀ یک داستان‌ کوتاه پرداخته شد: ازجمله فیلیپ کی دیک، فرانک هربرت، اچ جی ولز، ایزاک آسیمُف، آرتور سی کلارک، اورسلا له گوئین، استانیسلاو لم، ویلیام گیبسن، جی جی بالارد، روبرت سیلوربرگ، کارل چاپک، تد چیانگ، جک مک‌دویت، لارنس جنیفر. در چند شماره نیز به نقد تصویر سیاه فناوری در ویرانشهر‌های علمی‌تخیلی پرداخته شد. بازخورد ۲۳ (آذر و دی ۱۴۰۰) هم که به فرانک هربرت و رمان دوران‌ساز تل‌ماسه اختصاص یافت. شمارۀ حاضر نیز به‌طور کامل به ادبیات علمی‌تخیلی اختصاص یافته است.

چه بسیار و چه شگفتند عالَم‌هایی که چون حباب‌های ریز در کف آب رودخانۀ زمان سرگردانند.

داستانِ «دیوار ظلمت»، آرتور سی کلارک

نمی‌توان انقلاب خرید. نمی‌توان انقلاب کرد. فقط می‌توان انقلاب بود. انقلاب در روح آدم‌هاست، نه هیچ جای دیگر.

رمانِ «بی‌بهرگان»، اورسلا له گوئین

از شمارۀ پانزدهم (سال سوم) بخش «ادبیات» به بازخورد اضافه شد. این بخش، بنا به مقتضیات مجله، مشخصاً به ادبیات علمی‌تخیلی اختصاص یافت. تا بازخورد ۳۲ در هر شماره به معرفی و نقد و بررسی آثار یکی از نام‌های ادبیات علمی‌تخیلی و ترجمۀ یک داستان‌ کوتاه پرداخته شد: ازجمله فیلیپ کی دیک، فرانک هربرت، اچ جی ولز، ایزاک آسیمُف، آرتور سی کلارک، اورسلا له گوئین، استانیسلاو لم، ویلیام گیبسن، جی جی بالارد، روبرت سیلوربرگ، کارل چاپک، تد چیانگ، جک مک‌دویت، لارنس جنیفر. در چند شماره نیز به نقد تصویر سیاه فناوری در ویرانشهر‌های علمی‌تخیلی پرداخته شد. بازخورد ۲۳ (آذر و دی ۱۴۰۰) هم که به فرانک هربرت و رمان دوران‌ساز تل‌ماسه اختصاص یافت. شمارۀ حاضر نیز به‌طور کامل به ادبیات علمی‌تخیلی اختصاص یافته است.

با آثار علمی‌تخیلی می‌توان دنیایی را تجسم کرد متفاوت با دنیایی که اکنون در آن به سر می‌بریم، خاصه در جهانِ تاریک ما که به‌سختی نوری به چشم می‌رسد. می‌توان گفت در طول تاریخ بشر چنین تجربه‌ای کم‌و‌بیش محال بود. اما ادبیات ــ مشخصاً ادبیات علمی‌تخیلی و فانتزی ــ بستر چنین تجربه‌ای را فراهم کرد. آفرینش دنیایی نو و بی‌همتا ویژگی اصلی داستان‌های علمی‌تخیلی است، دنیایی که از دنیای تجربیِ وضع موجود آشنایی‌زدایی ‏می‌کند. داستان‌ها وسیله‌ای عقلی برای گذار از این دنیا به دنیایی از بیخ و بن متفاوت پیش می‌نهند. از این رو، ادبیات علمی‌تخیلی حقایق علمی، در واقع اغلب شبه‌علمی، را در قالب داستان‌های خیالی روایت می‌کند. اما در حقیقت، داستان‌ علمی‌تخیلی داستانِ انقلاب‌هاست: انقلاب در فضا و زمان و تفکر، انقلاب در اخلاق و زیستِ خلاق، انقلاب در زیست‌بوم‌ها، انقلاب در دنیای تجربی و خلق یوتوپیاها، داستان ماشین‌هایی که آدم‌ها را به اوج می‌رسانند و به حضیض می‌کشانند. حتی اغراق نیست اگر بگوییم داستان علمی‌تخیلی بیش از آنکه داستان علوم و ماشین‌ها باشد داستان‌ انقلاب‌ها در زندگی انسان‌هاست. در آثار علمی‌تخیلی مضامین مثبت و منفی سیاسی همزمان روایت می‌شود و به جذابیت این آثار می‌افزاید و ‏مؤید این نکته است که از منظر سیاسی نیز می‌توان به این آثار پرداخت. در اغلب این آثار مضمونِ سیاست و شورش و انقلاب و قدرت و مقاومت در برابر قدرت و سرکوب حضور دارند. بنابراین حتی می‌توان با خوانشی ‏انتقادی – ‌سیاسی سراغ این آثار رفت.

از همه مهم‌تر، ادبیات علمی‌تخیلی دست آدم را باز می‌گذارد تا به پرسش‌های فلسفی جنبۀ دراماتیک ببخشد. ژانر علمی‌تخیلی این امکان را نیز فراهم می‌کند که بتوان از علم در فهم تجربۀ بشر استفاده کرد. و از آنجا که ما در روزگاری به سر می‌بریم که در آن درکِ علم و فناوری مهم‌تر از هر ‏زمانی در طول تاریخ است، بنابراین ادبیات علمی‌تخیلی را باید کاملاً متعلق به دوران مدرن دانست. شاید از همین‌جاست که مرزی میان ادبیات علمی‌تخیلی با فانتزی یا ادبیات تخیلی کشیده می‌شود. هرچند بُعد انتقادی و دیدگاه یوتوپیایی و رگه‌های رهایی‌بخش وجه اشتراک هر دو به‌حساب می‌آیند و معمولاً علاقه‌مندان ادبیات علمی‌تخیلی از شیفتگان ادبیات تخیلی هستند و بالعکس، چندان که شاید بتوان علمی‌تخیلی را شاخه‌ای از ادبیات تخیلی مدرن دانست. بگذریم از داستان‌هایی، نظیر آثار له گوئین و سیلوربرگ و فیلیپ پولمن، که آمیخته‌ای است از جادو و موجودات خیالی و جانورانِ سخنگو و اسطوره‌ها با سفینه‌های فضایی و سفر در زمان و جهان‌های موازی و موجودات هوشمند و سایبورگی و علوم سخت.

اما ادبیات علمی‌تخیلی‌ آن‌طور که باید در ایران جدی گرفته نمی‌شود. اکثر کتابخوان‌ها آثار علمی‌تخیلی را جدی نمی‌گیرند، اگر نگوییم آثاری سطحی‌ می‌پندارند. نشریات و مطبوعات در سطح ادبیات کودک و نوجوان به آن می‌پردازند، اگر اصلاً جایی در صفحات نشریات داشته باشد. در محافل ادبی و نظری و دروس دانشگاهی جایگاهی ندارد، حال آنکه در بسیاری از دانشگاه‌های مهم غرب رسالۀ دکتری درباره این ژانر ادبی می‌نویسند و برخی فیلسوفان و متفکران و نظریه‌پردازان برجسته جهان، از ولتر تا فردریک جیسمن و دیگران، این گونۀ ادبی را ارج می‌نهند و مایه تفکر می‌شمارند. البته منتقدانِ ادبی نقش هالیوود را در شکل‌گیری این تصور عمومی کم‌رنگ نمی‌دانند و تأکید دارند که اکثر فیلم‌های علمی‌تخیلیِ هالیوودی نمونه‌های مناسبی برای معرفی این ژانر نیستند و به این تصورِ اشتباه که ژانر علمی‌تخیلی‌ نمی‌تواند به مسائل جدی بپردازد دامن می‌زنند. از این رو، عموم مردم ژانر علمی‌تخیلی را ناشی از ساده‌بینی و پاک‌لوحی می‌دانند. بگذریم که اغلب آن‌ها با داستان‌ها و رمان‌های علمی‌تخیلی آشنا نیستند و قضاوت‌شان بیشتر متأثر از نقدهای جریان اصلی است. البته در حال حاضر ادبیات علمی‌تخیلی مخاطبانی جدی و پیگیر در ایران دارد. برای برخی مایه سرگرمی است و برای برخی مایه تفکر، هرچند مرز میان آن‌ها چندان روشن نیست.

این ژانر در مسیر تحول تاریخی‌اش از عصر کلاسیک جنگ‌های فضاییِ صرف، در حال حاضر، به مسائل اجتماعی امروز انسان‌ها رسیده است: از ویران‌شهرها و آثار ویرانگرِ قدرتِ تمامیت‌خواه و جوامع اقتدارگرا و فجایع زیست‌محیطی و بحران‌های زیستی گرفته تا آثار فناوری‌های جدید و تأثیرات آن بر حیات انسانی و پیامدهای اجتماعی گسترده و تأثیر نهایی آن بر سرنوشت بشر. به‌عبارت دیگر، داستان علمی‌تخیلی در ارزیابی حدود و ثغور تخیل بشر سخت به‌کار می‌آید. در دهه‌های اخیر سبکِ تحریر و بعد زیباشناختی نیز در آثار نویسندگان علمی‌تخیلی، ملهم از نویسندگان بزرگی چون جویس و ولف و دیگران، چنان تحول یافته که تمجید متفکران و نظریه‌پردازان و منقدان ادبی را به همراه داشته است. این خلاقیت ادبی در آفریدن دنیای نو را هرگز نمی‌توان در اکثر فیلم‌های علمی‌تخیلی یافت که این روزها چیزی جز کلیشه‌های حملۀ فضایی‌ها و شورش ربات‌ها به تصویر نمی‌کشند، مگر معدود آثار اقتباسی قابل‌توجه.

در زمانۀ حاضر، در عصر مابعد انقلاب صنعتی و در دل انقلاب فناوری و الکترونیکی، هیچ مشکل بزرگی در جهان نیست که از گونۀ داستان‌های علمی‌تخیلی نباشد. از این رو، داستان‌های علمی‌تخیلی حول پذیرش این نکته می‌گردند که تغییر در آینده ناگزیر است و باید با پیامدهای مثبت و منفی آن روبه‌رو شد. از این منظر، اهمیت داستان‌های علمی‌تخیلی دوچندان می‌شود، چرا که جهان ما پیوسته و به‌سرعت در حال تغییر است و ادبیات علمی‌تخیلی می‌تواند به شناخت ما از این جهان کمک کند. از این روست که ادبیات علمی‌تخیلی، صراحتاً یا تلویحاً، بر تغییرات اجتماعی و سیاره‌ای بیش از تغییرات فردی انگشت می‌گذارد.

البته نباید از نقد آن دست داستان‌های علمی‌تخیلی‌ای که پاک‌لوحانه یا سوگیرانه روابط اجتماعی و اقتصادی سرمایه‌سالار و اقتدارگرا و نظم فلان دولت و بهمان حکومت یا ابرقدرت را در مقیاسی کیهانی بازسازی می‌کنند، یا آثاری که بوی تبعیض جنسی می‌دهند و رگه‌هایی از نژادپرستی در آن‌ها به چشم می‌خورد، غافل ماند و چشم‌بسته و با شیفتگی به تمجید تمامی آثار علمی‌تخیلی پرداخت.

در بازخورد ۳۲ مروری شده است بر تاریخچه و سیر تحول داستان علمی‌تخیلی، از قرن دوم میلادی تا به امروز. همچنین در گزارشی موجز به بازتاب آثار علمی‌تخیلی در رسانه‌های مکتوب ایران پرداخته شده است، از رسانۀ کتاب تا نشریات چاپی و اینترنتی. در شمارۀ حاضر علل تحقیر و انکار اهمیتِ ادبیات علمی‌تخیلی و دلایل دشواری داوری این آثار نیز تاحدودی بررسی شده است. همچنین در گزارشی موجز سینمای علمی‌تخیلی و ماهیت ویران‌شهری این آثار مرور شده‌‌اند.

در مطالب نظری پروندۀ حاضر نیز ضمن تعریف مبانی این ژانر ادبی به تفصیل رابطۀ علمی‌تخیلی و یوتوپیا از سه منظر ادبی و فلسفی و اقتصاد سیاسی بررسی شده و نشان داده شده است که یوتوپیا امروزه نوعاً در چارچوبی تحریر می‌شود که به‌صراحت با ژانر علمی‌تخیلی پیوند دارد. نسبت علمی‌تخیلی با یوتوپیا بسیار مهم است، چرا که هر متن علمی‌تخیلی بازنمودی است از جایی که جایی نیست، و کم‌وبیش از نیمه قرن گذشته تمام یوتوپیاهای ادبی مهم در عین حال متن‌هایی علمی‌تخیلی بوده‌اند. تحقق عناصر داستان‌های علمی‌تخیلی در جهان واقعی نیز بررسی انتقادی شده است، از ربات و ماهواره و موشک گرفته تا لیزر و فضای مجازی و جامعه نظارتی که همگی اول بار در داستان‌ها مطرح شدند و سپس به جهان واقعی راه یافتند. ترجمۀ سه داستان کوتاه نیز از ایزاک آسیمُف و فیلیپ کی دیک و آندره کارنِیرو به پروندۀ حاضر ضمیمه شده است.
بازخورد ۳۲ تقدیم به خوانندگان داستان‌های علمی‌تخیلی، و شاید مهم‌تر، تقدیم به آن‌ها که با این ژانر ادبی غریبه‌اند.