ایرانیان طی سالهای اخیر با مشکلاتی روبهرو هستند که هر یک میتواند سالها مانع پیشرفت و توسعه و رفاه زندگیشان شود. کمبود برق ازجمله مواردی است که گریبان کشور را گرفته و با اینکه از دو دهه قبل اهالی صنعت برق ندای کمبود سرمایهگذاری را در زیرساختهای این حوزه سر دادهاند اما اکنون کوه یخ این بحران روی آب آمده و همه به چشم میبینند که در زمستان و تابستان برق نداریم و باید چند ساعت در روز با خاموشی سرکنیم.
برق را میتوان زیربنای ساختار ارتباطات مدرن دانست و بدون برق عملاً نمیتوانیم از رسانهها و ابزارهای ارتباطی نوین بهره ببریم. ازجمله مشکلات تولید برق در ایران عبارتند از: بهرهوری پایینِ تولید در نیروگاهها، هدررفت شبکه توزیع برق، فرسودگی زیرساختهای تولید و توزیع، کمبود بودجه و منابع ارزی برای بازسازی تأسیسات زیربنایی، صادرات برق با قیمتهای پایین به کشورهای همسایه، و نیز استفاده از برق در فعالیتهایی نظیر استخراج یا بهاصطلاح ماینینگ رمزارزها. درست است که این گره کور بهراحتی باز نخواهد شد اما راهحل روشنی هم در این زمینه ارائه نمیکنند و ظاهراً گشایشی هم در کار نیست.
گاهی که بحث مشکلات تولید برق به میان میآید برخی کارشناسان و سیاستگذاران از قیمتگذاریهای نامناسب صحبت میکنند و تقصیر همه مشکلات را گردن ارزانی برق میاندازند، درصورتیکه قیمتگذاری برق یکی از بسیار حلقههای زنجیره تولید برق است و اتفاقاً از آسیبپذیرترین و حساسترین حلقهها هم است. حدود یکسوم مردم ایران زیر خط فقر و بیش از یکچهارم جمعیت کشور در سکونتگاههای غیررسمی ساکن هستند. اساس زندگی این افراد همچون زندگی سایر مردم به برق وابسته است و اگر برق گران شود ــ چنانکه در یکیدو سال گذشته نیز چراغخاموش گران شده است و با مقایسه قبضهای دورههای مختلف میتوان به افزایش بهای برق مصرفی پی برد ــ زندگی این افراد سختتر از همیشه خواهد شد.
نگذریم که از دهان برخی مقامات مسؤول یا مطلعان از وضعیت کلان برق شنیده میشود که بخشی از کمبود برق ناشی از استحصال رمزارز از طریق مزارع ماینینگ است که تجهیزاتش به برق فراوان نیاز دارد. مدیرعامل توانیر در آذر امسال گفت که رشد مصرف برق در ایران باید سالی ۵ درصد باشد، درصورتیکه به ۱۶ درصد رسیده و یکی از علل اصلی آن استخراج غیرقانونی ارزهای دیجیتال است. رئیس کمیسیون انرژی و محیطزیست اتاق بازرگانی تهران نیز اخیراً گفته است که ماینینگ رمرزارزها در تهران و شهرهای بزرگ در جاهایی انجام میشود که امکان و توان نظارت بر آنها نیست. حال آنکه هنگام کمبود برق اولین جاهایی که تعطیل میشوند کارخانههای صنعتی هستند.
امسال، در زمستان ۱۴۰۳، وزارت نیرو اعلام کرد که خاموشیهای برنامهریزیشده چارهناپذیر است و طی چند هفته برق خانگی روزانه حدود دو ساعت قطع شد. همین برق را هم که در اوج سرما و وارونگی آلودگی هوای کلانشهرها تولید میشد، بسیاری از نیروگاهها با سوخت مازوت تولید کردند که بدترین سوخت از نظر محیطزیستی است و میزان گوگرد بالایی را وارد هوای تنفسی شهرها میکند. در پاییز امسال گفته شد فقط سه نیروگاه از بسیار نیروگاههایی که مازوت میسوزانند از سوزاندن مازوت منع شدهاند که در عمل دوایی بر درد آلودگی هوای شهرها نبود.
چرخه باطل و طنز تلخ ماجرا این است که با سوخت آلوده مازوت برق تولید میکنند و از آن سو فروش دستگاههای تصفیه هوا رونق گرفته است، دستگاههایی که با برق کار میکنند. برای تولید برق هوا آلوده میشود و برای کاهش این آلودگی برق مصرف میشود؛ چرخهای باطل و مضحک.