دسترسی مردم ایران به ابزارهای نوین و فناوریهای ارتباطی روزبهروز کمتر میشود. مشکل آنها فقط سرعت پایین و اختلال و قطعی و فیلترینگ اینترنت نیست. نه. ای بسا بدتر. خرید و تأمین سختافزارها و تجهیزات ارتباطی نیز برای شمار کثیری از ایرانیان هر روز دشوارتر میشود.
افزایش سرسامآور قیمت ارز و بهتبع آن قیمتِ وسایل ارتباطیْ دسترسی اقشار فقیر و آسیبپذیر و حتی طبقه متوسط ایران را به ابزارهای ارتباطی تحدید کرده است و آنها بیش از پیش مجبور به صرفهجویی در هزینههای ارتباطی شدهاند و خرید ابزارهایی چون رایانه رومیزی، لپتاپ، تبلت، تلفن همراه هوشمند، کنسولهای بازی، مودم، تلویزیون هوشمند سخت و گاه ناممکن شده است. در دهه ۸۰ و حتی نیمه اول دهه ۹۰، بخش چشمگیری از ایرانیان میتوانستند بهمراتب راحتتر لپتاپ یا گوشی هوشمندشان را هر چند سال یکبار تعویض کنند و به تجهیزات ارتباطی روز دنیا مجهز شوند. اما اکنون قیمت رایانه یا گوشی چنان بالا رفته است که افراد گاهی با دستمزد چند ماه کارکردن هم قادر به خرید نیستند.
متخصصان و فروشندگان لپتاپ در ایران میگویند این روزها لپتاپی بهروز که بتواند نیازهای متوسط جوانان ایرانی را برطرف کند زیر ۳۰ میلیون تومان قیمت ندارد. قیمت لپتاپهای حرفهای که به نیازهای ویژهای چون بازی یا طراحی گرافیکی پاسخ میدهند بسیار بیش از این رقم است و سر به فلک میکشد. قیمت رایانه رومیزی با کاربردهای فراتر از اداری تازه از ۴۰ میلیون تومان شروع میشود. گوشیهای هوشمندی که به کار والدین سالمند بیاید، از ۱۰ میلیون تومان به بالا قیمت دارند. به همین ترتیب، سایر سختافزارها و تجهیزات فناورانه ارتباطی هم قیمت گزافی دارند.
وانگهی، در سال ۱۴۰۳، کف دستمزد کارگر متأهل با دو فرزند حدود ۱۱ میلیون تومان تعیین شده است. با میزان سابقه و تعداد روزهای ماه این عدد کمی جابهجا میشود. طبق آمارهای رسمی، حدود ۲۰ درصد کارگران حداقل دستمزد و حدود ۵۰ درصد هم بین یک تا دو برابر حداقل دستمزد را میگیرند. کف حقوق کارمندان دولت ۱۰ میلیون تومان و حداقل دریافتی بازنشستگان هم کمی بالاتر از ۷ میلیون تومان است. محض نمونه، کارگران معدن زغالسنگ «معدنجو» در طبس ــ که در ۳۱ شهریور بر اثر نفوذ گاز در معدن ۵۲ نفر از آنها کشته شدند ــ بهطور متوسط حدود ۱۲میلیون تومان دستمزد میگرفتند.
اگر کارگران معدن طبس بخواهند لپتاپی ۳۰میلیون تومانی برای فرزندشان بخرند باید تمام دستمزد دو ماه و نیم خود را یکجا بپردازند. حتی اگر بخواهند ارزانترین گوشی هوشمندی را داشته باشند که فرزندشان از سامانههای آنلاین آموزش و پرورش استفاده کند باید تمام یک ماه دستمزد خود را بدهند. و این سوای مخارج اینترنت و البته فیلترشکن است.
مشکل بزرگتر را افرادی در ایران تجربه میکنند که زیر خط فقر به سر میبرند. طبق آمار رسمی، شکاف فقر در دهه ۹۰ افزایش یافته است و طی این دهه ۱۱ میلیون فقیر به افراد زیر خط فقر ایران اضافه شدهاند. اکنون حدود یکسوم مردم ایران زیر خط فقرند. بیشترین فشار گرانی سختافزارها و تجهیزات ارتباطی بر گرده این افراد است. بسیاری از آنها عملاً از ارتباطات نوین بهرهای نمیگیرند و گرفتار روزمرگیها هستند.
حال میتوان این پرسش را مطرح کرد که آیا کشوری میتواند بدون فناوریهای نوین ارتباطی و دسترسی اکثریت چشمگیر مردم به ارتباطات و وسایل ارتباطی روز جهان به توسعه و پیشرفتی که درخور شهروندان امروز باشد دست یابد؟ چطور میتوان از پیشرفت در هوشمصنوعی و کمک فناوری به ارتقای علوم و افزایش سطح رفاه مردم سخن گفت، وقتی دسترسی سهل و ارزان این مردم به ابزارهای ارتباطی کمکم آرزوی محال میشود؟