واژۀ نوساختۀ یونانیِ «یوتوپیا»، ابداع تامس مور، یکی از کامیابترین ابداعهای از این دست در تاریخ زبانشناسی است؛ اگر کسی فقط بخواهد کاربردهای اصلیِ این اصطلاح نوساخته و معناهای گونهگونی که پس از ابداع یافته است فهرست کند و از هم متمایز سازد ناگزیر خواهد شد کتابی قطور تحریر کند و بهقولی «مثنوی هفتاد من کاغذ شود». این کامیابی البته برای پژوهش حاضر اهمیت دارد زیرا واقعِ امر این است که معنای تدواولیافتۀ این لغت در دنیای انگلیسی-آمریکایی بفهمینفهمی بار منفی و حالت طعنآمیز یافته است: وقتی فکر یا طرح یا برنامهای را یوتوپیایی میخوانند معمولاً سربسته آن را ناشی از سادهبینی و پاکلوحی مینمایانند و به مخاطب میفهمانند که آن فکر گرچه برآمده از حسن نیتِ پیشنهادکنندگان است به هیچ روی عملی و منطبق بر واقعیتها نیست. اما در پژوهش ما سه معنای اصلیِ متمایز (هرچند بههمپیوسته) مد نظر است: به ترتیب زمانی، ابتدا معنای آن در حوزۀ انواع ادبی؛ سپس معنای آن در متنهای اقتصاد سیاسی؛ و سرآخر معنای آن در میدان فلسفه و هرمنوتیک. در ادامه میکوشیم دربارۀ رابطۀ ژانر داستانهای علمیتخیلی و مفهوم یوتوپیا در فضای نقد ادبی پژوهش کنیم و به این منظور هر یک از معانی این لغت را با ژانر ادبیات علمیتخیلی بهشکلی که تاکنون تعریف و تحلیل شده است هماهنگ سازیم.