فناوریهراسی در ایران بهسرعت جای خود را به مسدودکردن و فیلترینگ فناوریهای نوین ارتباطی میدهد. در هفتههای اخیر، پیامرسان «سیگنال» در ایران عملاً از دسترس خارج شد و اکنون فقط با فیلترشکن در دسترس است. پیشتر نیز این پیامرسان از بازارهای مجازی اپلیکیشنهای ایرانی حذف شده بود. این هم از عجایب اوضاع ارتباطات در ایران است که یک پیامرسان حذف یا فیلتر میشود بدون اینکه نهادی مسئولیت آن را بپذیرد یا دستکم توضیح دهد که چرا. از زمانی که پیامرسان «واتساپ» اعلام کرد قصد دارد دادههای شخصی بیشتری از کاربران جمع کند مهاجرت از این پیامرسان به سایر پیامرسانها، بهخصوص «سیگنال»، آغاز شد. بخش قابلتوجهی از کاربران ایرانی هم مثل سایر کاربران در حال مهاجرت بودند که سیگنال فیلتر شد. ماجرای فیلترینگ «سیگنال» اولین نمونه نیست و، با این فرمان، آخرین نمونه هم نخواهد بود. اما این ماجرا چه ربطی دارد به پرونده اصلی شماره هجدهم بازخورد که درباره «فناوریهراسی» است؟ در ایران فناوریهراسی با مسدودسازی ابزارهای ارتباطی نوین ارتباطی پیوندی تنگاتنگ دارد. همواره هستند کسانی که نوعی هراس و نگرانی از فناوریهای جدید داشتهاند و آن را خلاف منافع جامعه و کشور دانستهاند. آنها حتی گاهی در آتش فناوریهراسی نیز دمیدهاند و به این هراس دامن زدهاند تا شرایط را برای مسدودسازی و ممنوعسازی مهیا کنند.
سال 1236 هجری شمسی، در زمان ناصرالدینشاه، تلگراف وارد ایران شد. زیاد طول نکشید که فضایی مخوف علیه تلگراف در جامعه ایران به وجود آمد. عینالدوله که صدراعظم بود از ترس اینکه مبادا مردم با تجمع در تلگرافخانهها از مسایل روز آگاهتر شوند عملاً با این ابزار ارتباطی مخالفت کرد. از آن زمان تا کنون در بر روی یک پاشنه چرخیده است. هراس استفاده از فناوریهای ارتباطی و رسانهای از ذهن متولیان امور بیرون نرفت، هراس از فناوریهایی چون رادیو، استنسیل، فکس، ویدیو، ماهواره، اینترنت، رسانههای اجتماعی، پیامرسانها. هر یک از این فناوریها، در زمان خود، به سد محدودیتها و ممنوعیتها برخوردهاند.
فناوریهراسی دو وجه دارد: یک وجه موجه که برآمده از دیدگاهی انتقادی است و به مضار فناوریهای جدید در جامعه انسانی میپردازد. در پرونده شماره هجدهم بازخورد به این بُعد از فناوریهراسی پرداختهایم و نشان دادهایم که چطور فناوری مشکلاتی جدی روی دست جامعه بشری گذاشته است، از ایجاد جوامع نظارتی گرفته تا تربیت کاربرانی با کمترین حواس و تمرکز بر روی مسایل روزمرهشان. اما هراس از فناوری نوعی فوبیا یا ترس بیمارگونه نیز ایجاد میکند که در شماره حاضر به این وجه قضیه نیز نگاهی انداختهایم. در شماره حاضر فناوریهراسی را از دریچه جامعهشناسی، فلسفه، فناوری، ارتباطات، ادبیات علمیتخیلی، سینما دنبال کردهایم.
اما سوءبرداشت یا حتی سوءاستفاده از دیدگاه انتقادی به فناوری خیلی راحت میتواند ابزاری به دست دهد برای توجیه هراس از فناوری، و درنتیجه ایجاد موانعی بر سر راه جریان آزاد اطلاعات و نیز مسدودسازی و محدودسازی فناوریها و ابزارهای نوین ارتباطی. این وجه دوم، وجه ناموجه، فناوریهراسی است. در شماره دوم بازخورد، همزمان با فیلترینگ پیامرسان «تلگرام»، نیز به این معضل پرداختیم. بههیچوجه نمیتوان از نقد فناوریهای نوین ارتباطی و تأکید بر آثار مخرب آنها بر جوامع انسانی، به مسدودسازی و فیلترینگ این فناوریها و بستن راه جریان آزاد اطلاعات رسید. نگاه انتقادی به فناوریهای ارتباطی، در کنار آزادی ارتباطات در خدمت یک هدفند: خیر و نفع عمومی. بدیهی است اولین گام در حل معضلات فعلی فناوریهای ارتباطی تصمیمگیری جمعی، دخالت مستقیم ارزشهای دموکراتیک در طراحی فناوریها، تغییر ارزشهای حاکم بر تولید آنها، تغییر کارکرد آنها، و نیز آگاهسازی مردم از عملکرد اقتصادی و سیاسی آنهاست. باید همزمان هم از آثار مخرب فناوری ارتباطات سخن گفت، و هم از نقض آزادی ارتباطات. نمیتوان بر موج فناوریهراسی سوار شد و راه جریان آزاد اطلاعات را بست.