مقدمه
یوتوپیاهای فناورانه، در روند دیجیتالیشدن، دوران طلایی نوینی را از سر میگذارند که تاحدی قابل قیاس با دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است: در آن دوران برنامهریزی خوشبینانۀ مطمئن از خود دست به دست خیالپردازیهای آیندهنگر داد، اتحادی که پس از فاجعه چرنوبیل به رشد فزاینده آگاهی از خطرات و رویدادهای پیشبینینشدۀ فناوری انجامید. از این رو، یوتوپیاهای فناوارنۀ جدیدتر از ارائه دیدگاههایی قطعی و مشخص در مورد نقش فناوری در آینده خودداری کردند، و از این رهیافت کنترلمحور و محدودکننده در ترسیم آیندهای که غیرقابل پیشبینی است فاصله گرفتند و بهجای پیشبینی آینده و تحولات فناوری بر امکانات و قابلیتهای موجود در خود سیستمهای فناورانه و طرحهای فناورانه فعلی متمرکز شدند. از این رو، برخلاف یوتوپیاهای اجتماعی سنتی که نقد اجتماعی و دیدگاههای اجتماعی متفاوت را با هم درآمیختند، یوتوپیاهای فناورانه بیشتر بر قابلیتهای فناوریها متمرکز شدند و جامعه در آن نقش پویایی نداشت.