کف اقیانوس شِلنگ عظیمی هست پر از شیشه. در این اعماق زندهماندن دشوار است. نبود نور بدان معناست که فوتوسنتزی در کار نیست. گیاهی نیست؛ اکسیژن کم است. ماهیانی هستند با چشمان درشت و ماهیانی که میدرخشند. هشتپایانی هستند بدون جوهر و مارماهیهایی با دهانهای فراخ. همۀ این موجودات باید یکدیگر و مواد مغذی کف اقیانوس را بخورند. این جانداران در این مکان ناسازگار، فرسنگها زیر دریا، راهی یافتهاند تا جهانی بسازند.
شاید جهانشان غریب به چشم آید، اما با جهان ما نیز تماس دارد. آن شلنگ پر از شیشه متعلق به ماست؛ ما شلنگ را آنجا گذاشتهایم. در این شلنگ دستهای از فیبرهای نوری است که اشعههای نور را حمل میکنند. این اشعههای نور همان بیتهای۱ داده هستند که بهصورت پالسهایی کدگذاری میشوند. این بیتهای داده همان درخواستهای دوستی در فیسبوک و تجارت مالی و استریمها در شبکۀ توییچ و تجزیهوتحلیلهای مربوط به زنجیرۀ تأمیناند. همگی به اینترنت جاری و از آن ساری میشوند و میلیاردها رایانهای را تغذیه میکنند که اقتصاد جهان و رفتهرفته زندگی روزمرۀ ما را نظم میدهند. در اینجا، در اعماق آبها و در میان مارماهیها، شریان اصلی عصر الگوریتمها پنهان است.