۱. مقدمه
به نظر میرسد تصور وقوع انقلاب صنعتی چهارم در حال حاضر غلبه یافته است. روشنفکران و مدیران شرکتها و دولتمردان و کارشناسان آموزش و پرورش و مردم عادی، با هر نظرگاه سیاسی ــ از محافظهکاران تا ترقیجویان ــ غالباً چنان رفتار میکنند که انگار وقوع این انقلاب ردخور ندارد. مناقشهها و اختلافنظرهایی دربارهاش هست اما کمتر کسی اصل وقوع آن را زیر سؤال میبرد. اما راستش را بخواهید من قبلاً در نوشتهای ثابت کردهام که چنین پدیدهای اصلاً مصداق خارجی ندارد. هیچ قرینه یا شاهدی نداریم گواهِ وجود نقطۀ تلاقی عظیمِ فناوریهای دیجیتال در دنیای معاصر که دارد ماهیت کار و جامعه و قدرت جهانی را از بیخ و بن دگرگون میسازد، به قسمی که در مختصات ویژۀ انقلاب صنعتی سوم نمیگنجد. با اینهمه، ایدئولوژیپردازانِ این بهاصطلاح انقلاب چهارم مهار افکار عمومی را بهدست گرفتهاند. اعتقاد به اینکه انقلاب صنعتی چهارمی به وقوع پیوسته زمینهای دارد که به کردارها و عادتها و هویت میلیاردها انسان در سرتاسر زمین شکل میبخشد، آنهم بهنفع نخبگان سیاسی و اقتصادی جهان که با این تهدید روی در رویاند که نظم بینالمللی مستقر به مشکل برخورده است، نظمی که بر مدار گردش اطلاعات دیجیتال میگردد: