همچنان شرایط ناگوار اینترنت در ایران

وضعیت اینترنت در ایران بیش از پیش وخیم و پیچیده شده است. شمشیر فیلترینگِ اینترنت با سه شاخۀ محدودیت و اختلال و کاهش سرعت همچنان قلع‌وقمع می‌کند و اکثر فیلترشکن‌ها نیز از دسترس خارج شده‌اند یا سرعت‌شان کاهش چشمگیری یافته است.

در تیرماه ۱۴۰۳، در روزهای منتهی به انتشار شماره ۳۴ بازخورد، فیلترینگ و اختلال و کاهش سرعت اینترنت به شرایط کم‌سابقه‌ای رسید، حادتر از آنچه تا پیش از آن مشاهده و تجربه شده بود. در همین ایام، «انجمن تجارت الکترونیک تهران» سومین گزارش کیفیت اینترنت در ایران را منتشر کرد و نشان داد که ــ همانند گزارش‌های اول و دوم این انجمن در دو سال گذشته ــ کیفیت دسترسی آزاد به اینترنت تغییر چندانی نداشته است و همچنان باید اینترنت ایران را اینترنتی پراختلال و محدود و کُند توصیف کرد. در این گزارش، رتبه‌بندی اینترنت ایران از نظر دسترسی به اینترنت آزاد و همچنین رتبه‌بندی کشور از حیث وسعت فیلترینگ رسانه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های بین‌المللی تأسف‌برانگیز است. رتبه ایران در بین ۱۰۰ کشور از نظر دسترسی به اینترنت آزاد، ۹۶ است و با فیلترینگ تقریباً تمامی رسانه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های مطرح جهان، در کنار چین و دیوار بزرگ آتشین آن قرار گرفته است.

نسل جوان ایران با اینترنت و جهان مجازی بزرگ شده است، با همۀ دسترسی‌ها و امکان‌هایش. نگذریم از نقش پررنگ اینترنت در زندگی روزمرۀ اکثر مردم جامعه، از هر نسل و قشری. در شرایط فعلی که اینترنت کُند و در مواقعی عملاً قطع می‌شود، زندگی مردم بسیار سخت و مهلک شده است. درست است که اینترنت ابزاری ارتباطی است و در علوم ارتباطات نیز در ردیف مطبوعات و تلویزیون قرار می‌گیرد، اما باید گفت نقشی فراتر از یک وسیله ارتباط‌جمعی دارد و در حال حاضر جایگاهی زیرساختی در تمام ابعاد زندگی پیدا کرده است. سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران کشور نباید تصور کنند اینترنت را نیز همچون روزنامه‌ها که توقیف‌ می‌کنند، می‌توانند با اعمال محدودیت‌ها به کنترل خود درآورند یا اگر همچون تلویزیون آن را به رسانه‌ای یک‌طرفه و بی‌کیفیت تبدیل کنند، می‌توانند به‌شکل فعلی اداره‌اش کنند. اینترنت زیرساختی رسانه‌ای است که با دو ویژگی شخصی و تعاملی‌ بودن از سایر رسانه‌ها متمایز می‌شود و مدیریت و توزیع آن سیاست‌های خاص خود را می‌طلبد. در مجله بازخورد بارها تأکید شده است که هر جامعه‌ای برای توسعه و پیشرفت و خوداتکایی در دنیای امروز نیازمند اینترنت سالم و آزاد است و اگر بنا به اقتضائات زودگذر و کوتاه‌مدت سیاسی و امنیتی مردم کشور از زیرساخت اینترنتی استاندارد محروم شوند، در عمل جامعه عقب می‌ماند. اما دریغ که کاربران برای دسترسی به ساده‌ترین ارتباطات اینترنتی نیز با استهلاک زمانی و مالی و روانی دائم سروکار دارند.

تجربه نشان داده است که کاربران در نهایت انسدادهای ارتباطی هر دوره‌ای را پشت سر می‌گذارند، چنانکه ممنوعیت ویدیو و ماهواره را تاب آوردند و دور زدند. اما راست آنکه حکمرانان با همین ممنوعیت‌ها خواهند توانست مانع پیشرفت‌های شایسته‌ای شوند که با ابزارهای ارتباطیِ به‌روز پیش روی جامعه ما است. اگر در دهه شصت شمسی مردم می‌توانستند به‌راحتی به ویدیو دست پیدا کنند یا در دهه هشتاد به شبکه‌های ماهواره‌ای دسترسی داشتند و حتی چنین شبکه‌هایی می‌توانست رقیبی برای تلویزیون داخلی باشد، چه‌بسا جامعۀ ما راهی دیگر می‌پیمود یا سرعت تحول و تکاپویش با آنچه اکنون شاهدیم متفاوت می‌بود. نمی‌توان به این دل خوش کرد که انسداد اینترنت نیز همچون ممنوعیت ویدیو و ماهواره محکوم به شکست است و فایده‌ای نخواهد داشت. چرا که در این دوران بسیاری از پیشرفت‌ها و ترقی‌های جمعی ما قربانی ممنوعیت‌ِ استفاده از اینترنت آزاد و سالم و پایدار خواهد شد، اینترنتی در خدمت تک‌تک شهروندان ایران.