چند وقت پیش داشتم واقعهای را که برایم پیش آمده بود تعریف میکردم: دوستی سیاهپوست چنان مسحور گفتههایم شد که در آغوشم کشید و به بانگ بلند گفت: «حالا میتونی منو "ک…ه"۱ صدا بزنی»!
بهتازگی منتقدی ادعا کرده کسانی که در این مورد با من همداستانند «دیوانه»اند و در نقد دیدگاه من نوشته است: «مسئله اینجا است که استدلال ژیژک استوار است بر آزادی او در استفاده از تعابیر نژادی. ژیژک در استدلال خود از کلمههای نوندار، کلمههایی مثل نیگر و نگرو، استفاده میکند تا مصلحتاندیشی سیاسی و رعایت نزاکت سیاسی۲ در بحثهای اجتماعی را رد کند و پیام ضمنی استدلالش این است: سیاههایی که نمیخواهند ناسزای سیاسی بشنوند اهل مصلحتاندیشیِ سیاسیاند. و بنابراین عقلشان ایراد دارد. و خب، شاید استدلال ژیژک اصلاً خاطر مردی را که با او صحبت میکرده نیازرده باشد. اما اگر شما سیاهپوست نیستید لازم نیست برای تصمیم دربارۀ به زبان آوردن یا نیاوردن کلمههای نوندار حتماً دنبال شخص سیاهپوستی باشید که به شما اجازۀ استفاده از این کلمهها را بدهد. شیوۀ کاربرد کلمهها باید مبتنی بر نحوۀ فهم شما از جهان باشد. کلمۀ نوندار کلمهای است که برای توجیه مستقیم تعلقداشتن به یک نژاد از طریق اشاره به ویژگیهای نژاد دیگر به کار رفته است. این است اسباب نگرانی من، آقا.»