آخرین شمارۀ بازخورد در مرداد ۱۴۰۱ به انتشار رسید و این شماره با تأخیری دوماهه منتشر میشود که در پنج سال انتشار مجله بیسابقه است. علت وقفه در انتشار مجله واضح است: از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، پس از فوت مهسا (ژینا) امینی وقایعی در ایران رخ داد که اساس و بنیاد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی کشور را دگرگون کرد و طبیعی است که تمام فعالیت فرهنگی ایران از کار بایستد، ازجمله انتشار بازخورد که آن هم مجلهای است تخصصی در حوزه فرهنگ و فناوری و ارتباطات.
با وجود این، از آن زمان تا به امروز که مجله به دست شما میرسد اتفاقات ارتباطی بسیاری رخ داده است که نمیتوان در این سرمقاله همۀ آنها را برشمرد. در این سه ماه و اندی که از اعتراضات مردمی گذشته است، اینترنت بسیار محدود شد و چند رسانه اجتماعی فیلتر شدند. واتساپ و اینستاگرام که کاربران زیادی در ایران داشتند مسدود شدند و در هفتههای اول حتی لینکدین و اسکایپ و ابزارهای گوگل هم فیلتر شده بودند. اینترنت در ایران بهدفعات قطع شد یا چنان پهنای باندش کم شد که ارتباط بینالمللی میسر نبود، و در روزهایی که اعتراضات به اوج میرسید فقط شبکه داخلی ایران در دسترس کاربران بود. نهادها و پژوهشگران اقتصادی مدام هشدار میدهند که فیلترینگ رسانههای اجتماعی، بالأخص اینستاگرام، ضررهای زیادی به کسبوکارهای کوچک وارد میکند و شرکتهای بزرگ نیز از این زیانها بری نیستند. وانگهی، مهمتر از کسبوکارها آزادی ارتباطات است که محدودتر از پیش شده است. با همه این اوصاف، نهادهای ناظر اینترنت در ایران خبر میدهند که نزول فعالیتهای کاربران در اینستاگرام با شیب ملایمی در حال جبران است و تلگرام دوباره دارد به پیامرسان اصلی ایرانیان بدل میشود، ولو نهادهای رسمی با شدت و حدت در حال تبلیغ و تقویت پیامرسانهای داخلیاند.
در این چند ماه، برخورد با رسانههای رسمی و روزنامهنگاران هم تشدید شد. نهادهای صنفی روزنامهنگاران خبر دادهاند که دهها روزنامهنگار بازداشت یا احضار شدهاند و هنوز چندین روزنامهنگار در بازداشتاند که از آن میان نیلوفر حامدی و الهه محمدی با اتهاماتی سنگین مواجه شدهاند، دو روزنامهنگاری که روند معالجه و تدفین مهسا امینی را با هماهنگی مسئولان روزنامه و مؤسسۀ مطبوعاتیشان بر اساس وظایف روزنامهنگاری حرفهای در رسانههای رسمی گزارش کردند.
روزنامهنگاری حرفهای و مستقل در چند ماه اخیر بیشازپیش تضعیف شده است. اغلب رسانههای رسمی بزرگ که با بودجههای عمومی اداره میشوند، وقایع را چنان یکطرفه گزارش میکنند که مخاطبان را بیاعتمادتر از پیش ساختهاند و آنها را با دست خود بهسوی رسانههای جایگزین اینترنتی و ماهوارهای سوق میدهند. آنها بر آتش بحرانهای اجتماعی میدمند و بهجای انجام وظیفۀ حرفهای خود در مسیر خیر عمومی بهسوی تعمیق بحرانهای اجتماعی حرکت میکنند. البته روزنامهنگاری حرفهای ممکن است تاحدی در چند روزنامه و وبسایت خبری کجدار و مریز دوام یابد اما فشار بر آنها نیز روشنتر از روز است. بگذریم که ترسخوردگی ناشی از برخورد با روزنامهنگاران بقیه را محافظهکار کرده است.
در این شرایط ناگوار ارتباطات در ایران، چه در زمینه رسانههای رسمی و چه رسانههای جایگزین و فناوریهای نو، ما در یک مجله تخصصی چه میتوانیم بکنیم؟ راهبرد بازخورد در پنج سالی که از انتشار مجله میگذرد، نگاه انتقادی به ارتباطات و روزنامهنگاری و فناوری بوده است. اما در این روزها شاهدیم که بسیاری از فشارها و برخوردها با توسل به همین نگاههای انتقادی و با نادیدهگرفتن مفروضات آنها اعمال شده است. به عبارت دیگر، شاهد نوعی استفاده ابزاری از نگاه انتقادی بهقصد محدودسازی ارتباطات هستیم که در تضاد با نیت خود ناقدان است. به همین علت، در ادامه سعی خواهیم کرد تاحدودی به جنبههای ترویجی ارتباطات نیز بپردازیم. طبیعی است که دیدگاه انتقادی به فناوری ارتباطات را کنار نخواهیم گذاشت اما نه بهبهای هیزمرساندن به آتش انسدادِ ارتباطات در این سرزمین. اولین شمارۀ بعد از رخدادهای شهریور ۱۴۰۱ را با موضوع «آزادی رسانه» پیش رو دارید، آزادیای که بیش از هر زمانی نیاز آن احساس میشود. با این حال، باید تأکید کرد که مطالب پروندۀ حاضر در مردادماه و پیش از رخدادهای اخیر اجتماعی در ایران تهیه شده است.