احتمالاً بسیاری از ما با تعریفی که اومبرتو اکو، نویسنده و متفکر بزرگ ایتالیایی، از فاشیسم کلاسیک ارائه میدهد آشنایی داریم. او در این تعریف چهارده ویژگی برای فاشیسم کلاسیک برمیشمارد. «مرکز مطالعات راستگرایی برکلی» فاشیسم ایتالیایی ــ آلمانی (دهه ۱۹۲۰ تا دهه ۱۹۴۰) را گونهای از فاشیسم کلاسیک محسوب میکند، ولی فاشیسم دیجیتال را نوع جدید و متفاوتی از فاشیسم کلاسیک میداند.
فاشیسم دیجیتال به بزرگترین دستگاه پروپاگاندای ممکن مجهز است: اینترنت؛ درحالیکه فاشیسم کلاسیک فقط مطبوعات و رادیو را داشت. فاشیسم دیجیتال بهکمک اینترنت پیامهای نفرتانگیز خود را همهجا منتشر میکند. این بهاصطلاح رسانههای اجتماعی در واقع رسانههایی ضداجتماعیاند. آنها نه بهصورت جمعی، بلکه توسط چند شرکت بزرگ انحصاری (فیسبوک، یوتیوب، توییتر و غیره) اداره میشوند.
فرصت و فضایی که این پلتفرمهای الکترونیکی در اختیار راستگرایان افراطی قرار میدهند، مقدمات رشد و توسعه هرچه بیشتر فاشیسم دیجیتال را فراهم کرده است. برای نمونه، این پلتفرمهای آنلاین، مثل فیسبوک، دائماً به این ایده واهی و منفعتطلبانه دست مییازند که پلتفرمشان امپراطوری خودمختاری نیست که برای مردم تعیین تکلیف کند که چه بگویند و چه نگویند ــ که البته نباید هم چنین باشد ــ بلکه صرفاً یک ابزار فنی است که میان مردم ارتباط برقرار میکند.