مطالعات و سیاستگذاریها درباره راهبری اینترنت (internet governance) تا به امروز عموما متمرکز بر سه حوزه بوده است: نقش ملت- دولتهای مستقل و اصل حاکمیت قانون در اداره اینترنت؛ نقش مجمع راهبری اینترنت در سازمان ملل؛ و کارکردهای مشخص نهادهای سنتی راهبری اینترنت مانند مؤسسه اینترنتی برای نامها و اعداد واگذارشده یا آیکان (ICANN)، سازمانهای تدوین استاندارد و ثبت اینترنت منطقهای (RIR). بنابراین چه از دریچه اقتصاد سیاسی به این مسائل نگاه شده باشد، چه از منظر حقوقی یا اقتصاد بازار، کانون توجه عمدتا معطوف به نهادها و نقش آنان در سیاستگذاری عمومی بوده است. در این مقاله بهدنبال آن هستم تا نشان دهم این تمرکز بر نهادها اگرچه حائز اهمیت است، گاه ما را از تمامی آن دست کارکردهای حاکمیتی بنیادینی غافل میسازد که بهمیانجی معماری فنی و تصمیمگیریهای بخش خصوصی صنعت محقق شدهاند.