نقش هوش مصنوعی اخیراً در تغییر اقلیم مورد مداقه قرار گرفته است، ازجمله ازسوی خود کارکنان بخش فناوری که سال گذشته [2019] به اعتصاب جهانی اقلیم پیوستند [که خواستار اقدام قاطع در برابر بحران تغییرات اقلیمی بود]. توسعه ابزارهای سنجش تأثیرات کربن مدلهای یادگیری ماشینی و گرایش به زیرساختهای پایدار هوش مصنوعی نقش بسزایی در مهار این بحران دارد.
سال 2018، کیت کرافورد و ولادان جولر در مقاله و نقشه تجسمیشان به نام «کالبدشناسی یک سیستم هوش مصنوعی» تأثیرات یک دستگاه هوش مصنوعی را در سطح جهانی از جنبه نیروی انسانی و دادهها و منابع موردنیاز آن در طول عمرش، از تولید تا امحا، نشان دادند. نمونه مورد بررسی آنها دستگاه «آمازون اکو» بود و بابت این پژوهش جایزه هم گرفتند. در این مقاله آمده است که فناوری امروزی از هر حیث قویاً ریشه در استثمار بدن انسانها دارد. در نقشهای که آنها از تأثیرات هوش مصنوعی در محیطزیست و حقوق بشر ترسیم کردند، همهچیز گنجانده شده بود؛ از استخراج فلزات از زمین و تبعات زیستمحیطیاش گرفته تا بیگاریخانههای برنامهنویسانی که نظام را سرپا نگه داشتهاند و دادههایی شخصی که این دستگاه از کاربران جمعآوری میکند.
احتساب نقش فناوری هوش مصنوعی در بحران اقلیمی به مسئلهای ضروری بدل شده است. سازمان ملل تغییرات اقلیمی را «بحران سرنوشتساز عصر ما» نامیده است و براساس آمارهای «پروژه واقعیت آبوهوایی»، 97درصد دانشمندان متفقالقول هستند که عامل اصلی این بحران انسان است. به صفر رساندن سطح آلایندهها تا میانه قرن بیستویکم و نگه داشتن میانگین گرمایش جهانی روی 1.5درجه از راهکارهای کلیدی فرونشاندن این بحران و جلوگیری از فاجعههای جهانی زیستمحیطی هستند. قبل از بحران شیوع ویروس کرونا این امر هدفی کاملاً تحققپذیر انگاشته میشد اما این همهگیری احتمالاً تبعاتی درازمدت داشته باشد که هنوز مشخص نشده است.