حالا که وقت عرض اندام است، فناوریهای آموزشی آنچنان که باید جوابگوی نیاز معلمان و دانشآموزان نیستند و از قرار معلوم اوضاع به این زودیها عوض نمیشود. طرفداران فناوری آموزشی طی دو دهه گذشته وعدههایی چشمگیر دادهاند: ازجمله اینکه در سال ۲۰۱۹ نیمی از کل دورههای آموزش متوسطه بهصورت آنلاین برگزار میشود؛ ویدیوهای آموزشی و خودآموزها ابزاری فراهم میکنند تا دانشآموزان خودشان [بدون کمک معلم] ریاضی یاد بگیرند؛ ظرف ۵۰ سال آینده فقط ۱۰ مورد از مؤسسات بسیار بزرگ آموزش عالی به جا خواهند ماند؛ و بالاخره اینکه دانشآموزان عادی میتوانند صرفاً ازطریق رایانههای متصل به اینترنت، بدون کمک مدرسه یا معلم، همهچیز بیاموزند. و حالا در سال ۲۰۲۰ مردم سراسر جهان مجبور شدهاند به آموزش آنلاین روی بیاورند، چون شیوع عالمگیر ویروس کرونا مدارس بیش از یک میلیارد دانشآموز را به تعطیلی کشانده است. برای فناوری آموزشی این لحظه فرصتی بزرگ بود، ولی برای بسیاری از دانشآموزان و خانوادهها آموزش از راه دور مایه نومیدی بوده است. چرا فناوری آموزشی، حالا که دنیا بیش از همیشه بدان نیاز دارد، اینقدر کمتوان ظاهر شده است؟
نرمافزارهای آموزشی تاریخی دور و دراز دارند، ولی در سراسر این تاریخ دو مسئله اصلی وجود داشته است. اولین مسئله این بود که انگیزههای اکثر انسانها در دل ارتباطات آنها با دیگران شکل میگیرد. وقتی دانشآموزی از سر استیصال لپتاپ خود را در کلاس میبندد بالاخره یک نفر هست که او را ببیند و واکنشی نشان دهد، ولی وقتی همین اتفاق حین استفاده از محصولات فناوری آموزشی میافتد راه ارتباط انسانی با دیگران نیز بسته میشود.<br>محیطهای آموزش آنلاین که با مهارت برای هدفی خاص طراحی شدهاند قادرند عرصه را برای روابط مطلوب و هدفمند فراهم کنند و آموزش آنلاین نیز توان آن را دارد که از حدود معمول کلاس درس فراتر برود. اما در عمل دیدیم که بسیاری از دانشآموزان برای درگیرماندن و حفظ تمرکز باید کلی تقلا کنند.