چکیده: جلال آلاحمد، نویسنده و منتقد دهههای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ ایران، در سال ۱۳۳۸ مقالهای را با عنوان «ورشکستگی مطبوعات» در مجله علم و زندگی منتشر کرد که نگاهی انتقادی به کارکرد مطبوعات آن دوره داشت. آلاحمد کوشیده بود عامهپسندی و تجاریسازی مطبوعات آن دوران را نقد کند و تصویری از کارکرد صحیح مطبوعات بهدست دهد. در همین مقاله بود که صفت مشهور «رنگیننامه» را برای مجلات آن دوره ساخت و سالها از این اصطلاح در توصیف مطبوعات دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ استفاده کرد. در مقاله حاضر، تلاش شده است با نگاهی انتقادی به مقاله آلاحمد، وضعیت روزنامهنگاری حرفهای در دهه ۱۳۳۰ و تحولات چند نسل روزنامهنگاری حرفهای تا امروز تحلیل شود. همچنین انتظاری که آلاحمد از رسانه داشت تبیین و با انتظارات کنونی مقایسه شود تا شباهتها و تفاوتهای این نگاه در گذر بیش از شش دهه روشنتر شود. پژوهشگر سعی میکند از خلال نگاه انتقادی به مقاله آلاحمد، نظرات متنوع درباره وظایف رسانههای حرفهای و تواناییهای آنها را مقایسه کند و تضادها و شکافهایی را که از این مقایسه بهدست میآید ارزیابی و تحلیل کند. در انتهای این مقاله میتوان به شباهتهای نگاه آلاحمد با دیدگاه سیاستگذاریهای کنونی درباره وظایف رسانه پی برد و فاصله این نگاه را با روزنامهنگاری حرفهای روشنتر درک کرد.