مقدمه
تلویزیون در سال ۱۹۲۶ اختراع شد و نخستین تصاویر تلویزیونی بهشکلی محدود در همان سال پخش شدند، ولی در انحصار آمریکا و بریتانیا. پس از جنگ جهانی دوم تلویزیون به اروپا و آسیا و خاورمیانه هم رسید اما انحصار برنامههای تلویزیونی همچنان در دست این دو ابرقدرت بود. از دهۀ ۱۹۷۰ شرایط بهتدریج تغییر کرد و کشورهای آمریکای لاتین و آسیایی و خاورمیانه دست به تولید آثار داخلی زدند، هرچند در مقایسه با کیفیت بالای آثار آمریکایی فروغ چندانی نداشتند. اول بار در آمریکای لاتین انحصار مطلق این قدرت بلامنازع شکسته شد و بعد به کشورهایی چون ترکیه و ژاپن و کره رسید. رشد صعودی تولید محصولات داخلی در این کشورها چنان بالا گرفت که در سالهای اخیر ترکیه به دومین کشور صادرکنندۀ سریالهای تلویزیونی در جهان تبدیل شده و رتبه اول را نشانه رفته است. آیا کشوری چون ترکیه میتواند شاخ ابرقدرت صنعت برنامهسازی را در دنیا بشکند؟ یا هالیوود روشهایی در چنته دارد که قادر است بازی را به نفع خودش تمام کند؟
تلویزیون دربرابر رادیو
اولین سریال تلویزیونی قاصد ملکه نوشتۀ هارلی مَنِرز در ۱۱ سپتامبر ۱۹۲۸ از ایستگاه رادیویی نیویورک (WGY) در اسکنکتدی پخش شد. محتوای تلویزیونی در این دهه مخاطب چندانی نداشت. دهه ۱۹۳۰ عصر رادیو بود و فرهنگ عامۀ آمریکا و اروپا تحت تأثیر رادیو. خانوادهها دور هم جمع میشدند و به رویدادهای مهمی چون سخنرانی روزولت گوش میدادند. تلویزیون در دهه ۱۹۳۰ عمدتاً اختصاص داشت بهپخش رویدادهای مهم ورزشی و سیاسی: رویدادهای چون المپیک تابستانی ۱۹۳۶ در آلمان و تاجگذاری جورج پنجم به سال ۱۹۳۷ در بریتانیا. البته تلاشهای پراکندهای هم در پخش برنامههای سرگرمکننده انجام شد. برای نمونه، بهگفتۀ تامس هاچینسون، نویسندۀ کتاب اینجا تلوزیون است، شبکۀ انبیسی در سال ۱۹۳۹ اقدام به تولید برنامهای هفتگی کرد با مدتزمان ۱۵ دقیقه.