مقدمه
آزادی مطبوعات بهخودیخود کارایی چندانی ندارد و تنها در بستر یک جامعه دموکراتیک است که کارکردهای مطلوبش نمایان میشوند. روزنامهنگاری باید استقلال خود را از دولتها حفظ کند و بیش از حد، درگیر منافع اقتصادی نشود و تنها در این صورت است که میتواند به وظیفه اصلی خود عمل کند و با قراردادن اطلاعاتی درست، کامل و متنوع در اختیار شهروندان، زمینه مشارکت همگانی را در گفتمان عمومی فراهم سازد.
«آزادی مطبوعات» گونهای از آزادی بیان است. این آزادی در معنای وسیعترش، علاوه بر مطبوعات، رسانههای الکترونیک و سایر رسانههای عمومی را نیز دربرمیگیرد. در دیدگاه متعارف، آزادی مطبوعات صرفاً بهمعنای رهایی آن از سلطه و کنترل دولتهاست. مفهوم آزادی مطبوعات از دل تحولاتی بیرون آمد که نهایتاً به آزادسازی اقتصاد و ظهور بازار آزاد در بریتانیا منجر شدند ــ لازمه تجارتِ آزاد گردشِ آزاد اطلاعات بود. «آزادی بیقیدوشرط مطبوعات» ایجاب میکند که روزنامهها و دیگر وسایل ارتباطجمعی یک جامعه از سلطه و مداخله دولت مصون باشند. استقلال از دولت شرط لازم آزادی مطبوعات است، اما شرط کافی نیست، یعنی تحقق آن تضمینی برای تبادل آزاد اطلاعات و شکلگیری بحثهای متنوع عمومی ایجاد نمیکند. در دیدگاه سنتی، فقط به کارکرد تجاری آزادی مطبوعات توجه میشود، درحالیکه آزادی مطبوعات میتواند با فراهمکردن فرصت تبادل آزادانه اطلاعات و نظارت برای شهروندان یا گروههای مختلف جامعه به تقویت و تثبیت پایههای دموکراسی کمک کند.۱