خواننده گرامی، ادامه مطلب را با اشتراک دیجیتال «بازخورد» بخوانید.
مترجم: صالح نجفی
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در facebook
رسانههای اجتماعی و دیالکتیک روشنگری
مترجم: صالح نجفی
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp

اول بار که متوجه شدم قرار است «نظریههای انتقادی دربارۀ رسانههای اجتماعی» مضمون اصلی چهارمین «همایش آیسیتیاِس و جامعه» در شهر اوپسالا (مرکز سوئد، مه ۲۰۱۲) باشد در جا از خودم پرسیدم این دو مقوله را چگونه میتوان با هم جفتوجور کرد. مگر ممکن است؟ نظریۀ انتقادی بهمعنای اخص کلمه، آنطور که در آرمان و عمل فیلسوفان مکتب فرانکفورت در قرن بیستم پیاده شد، موضوعی بود که من در ایام دانشجویی که در دانشگاه کپنهاگن فلسفه میخواندم مطالعه کرده بودم و با شور و شوق دربارهاش بحث میکردم ــ اما این مال خیلی سال پیش است، و بهنظرم چنان آمد که در چند دهۀ گذشته چیز زیادی دربارۀ «نظریۀ انتقادی» به گوشم نخورده بود. اما رسانههای اجتماعی بهطور قطع موضوعی بود که در سالهای اخیر فت و فراوان دربارهاش شنیده بودم ــ موضوعی بود که دانشجویانم و تا حدودی حتی بعضی همکارانم در «دانشکدۀ ارتباطات دانشگاه راسکیلدۀ دانمارک» رفتهرفته با ذوقوشوق فراوان دربارهاش مطالعه و بحث میکردند.
