رسانههای شرکتی از زمان ظهورشان تا امروز تهدیدی بزرگ برای دموکراسی تلقی شدهاند. این رسانهها که با منطق تجاری و بازاری در پی کاهش هزینهها و به حداکثر رساندن سودند، بر خلاف نامهای متکثرشان ایدئولوژی واحدی را نمایندگی میکنند و گاه در خدمت نمایشدادن چیزی و گاه در خدمت پنهانکردن چیزی دیگر برمیآیند. از یک سو، تمرکز رسانهها در دست عدهای معدود دامنه تنوع ایدههای سیاسی و اجتماعی را محدود میکند و از دیگر سو، تلاش برای کاهش هزینهها و افزایش سود به تعدیل کارکنان تحریریهها و ترغیب روزنامهنگاران به تولید محتوای بازارپسند میانجامد. ایده رسانههای شرکتی که از آمریکا سر برآورد، در تمام جهان رخنه کرده است و ردپای آن را میتوان در ایران هم، البته با کیفیتهایی متفاوت، دنبال کرد. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به یکی از مهمترین و معروفترین نمونهها از رسانههای شرکتی در جهان: امپراطوری مرداک. شرکت رسانهای مرداک نمونۀ بارزی است از بازاریشدن رسانهها و گرهخوردن آنها به قدرت و ثروت، که نتیجهای ندارد جز اضمحلال روزنامهنگاری.