نگاه انتقادی با امیدی ناگزیر

عکس: دیجیتال جاب

ارتباطات این روزها همه‌جا هست و با ظهور رسانه‌های نوین بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. نه می‌توان با خوش‌بینی و ذوق‌زدگی نتیجه گرفت فضای جدید رسانه‌ای تماما به نفع مردم و شهروندان عمل می‌کند و نه می‌توان با بدبینی محض این‌طور پیش‌بینی کرد که وضع از هرموقع بدتر شده است.

از سویی می‌توان گفت رسانه‌های نوین آلت دست صاحبان قدرت و ثروت هستند و از زاویه‌ای دیگر، ابزارهایی رهایی‌بخش. کاملا خوش‌خیالی است که تصور کنیم رسانه‌های نوین که دوران پساتلویزیون، پساروزنامه و پساخبرگزاری را رقم می‌زنند، خیلی راحت می‌توانند با شهروندخبرنگارانی بچرخند که از اقصی نقاط ایران و جهان، با نیت‌هایی کاملا نیک‌خواهانه و با مکانیزم‌هایی دموکراتیک، آگاهی و علم به وقایع را برای ما به ارمغان می‌آورند. همه ما گاه‌به‌گاه شاهد بوده‌ایم که چطور یک مطلب یا خبر یا حرکتی تاثیرگذار بر افکار عمومی، پنهانی با بودجه شرکتی به استراتژی رسانه‌ای تبدیل شده و توسط چند «اینفلوئنسر» وارد فضای مجازی شده و جدال‌های زرگری را با خود به همراه آورده تا درنهایت، تاثیری را در جایی که لازم بوده است بگذارد. دیگر زمانه‌ای که اگر کسی می‌خواست نامزد ریاست‌جمهوری بشود یا برندش را بفروشد باید یک روزنامه منتشر می‌کرد گذشته است. روش‌ها بسیار پیچیده‌تر و گنگ‌تر شده است. مطالب این شماره «بازخورد» درباره داده‌کاوی یا خطاهای «فیس‌بوک» کاملا گویای این ماجراهاست.

اما از آن‌سو، نمی‌توان کل این رسانه‌های جدید را هم به یک چوب راند و صرفا ابزار شرکت‌ها و دولت‌ها دانست‌شان. همین رسانه‌ها بوده‌اند که گاهی اسرار مگویی را فاش ساخته‌اند و اسباب عکس‌العمل ناخواسته‌ای را فراهم کرده‌اند. گفت‌وگوی اسنودن با السبرگ افشاگر در این شماره، از مزیت‌های رسانه‌های نوین می‌گوید.

درهرحال، می‌توان در مورد خاص ایران این‌طور گفت که رسانه‌های نوین توانسته‌اند از ضعف نهادی رسانه‌های سنتی استفاده کنند و تا حدی جای آن‌ها را بگیرند و با سرعتی باورنکردنی بتازند. در میانه این هیاهویی که رسانه‌های نوین درست کرده‌اند، رسانه‌های سنتی نیز یک‌به‌یک جان می‌دهند. در همین شماره «بازخورد» می‌توانید گزارش‌هایی را از کاهش میزان مصرف رسانه‌های سنتی، ضربه‌هایی که به تلویزیون وارد شده و نفوذ تکنولوژی‌های جدید تا عمق زندگی آدم‌ها بخوانید.

و اکنون در چنین وضعیتی، ما به این فکر افتاده‌ایم که به سنتی‌ترین روش ممکن، یعنی انتشار مجله چاپی، به موضوع ارتباطات و رسانه‌ها بپردازیم. مجله «بازخورد» تلاش می‌کند از منظری انتقادی نگاهی بیندازد به جنبه‌های مختلف ارتباطات در داخل ایران و در عرصه جهانی، به ارتباط مردم و مخاطبان با رسانه‌ها و به شیوه‌های استفاده نهادهای قدرتمند از رسانه‌ها و ابزارهای ارتباطی برای پیشبرد مقاصد خود. این مجله سعی می‌کند نوری بیفکند بر خوش‌بینی‌ها و بدبینی‌های مفرطی که در این مسیر مطرح می‌شوند.

یکی از راه‌های برون‌رفت وضعیت کنونی جهان و ایران، وضعیتی که بیش‌ازاندازه رسانه‌ای و نمادین شده، این است که نظام‌های ارتباطی و رسانه‌ای دگرگون شوند و گام اول دگرگونی، نقد واقعی آن‌ها است تا دریابیم مشکل کجاست و چه چیزی مشکل واقعی است و چه چیزی مشکل ظاهری. با این باور، «بازخورد» تلاش می‌کند نقدی را به کار ببرد که راهی باز کند و مسیری نشان بدهد، نه این‌که دست به «نقد سازنده»ای بزند تا در عمل فقط مقوم ساختارهای موجود باشد. طبیعی است که برای چنین کار تلخی نیاز شدیدی به امید است و ما چاره‌ای نداریم جز این‌که امیدوار به دگرگونی‌ها جلو برویم. امید شرط لازم هر تاسیسی است و همان است که ما را به انتشار مجله‌ای در حوزه ارتباطات واداشته است.