در آخرین روزهایی که شماره قبلی «بازخورد» روانه چاپ میشد، گزارشی نوشتیم درباره رقابت پیامرسانهای داخلی با تلگرام. در ابتدای آن گفته بودیم «نمیدانیم وقتی که شما در حال خواندن این گزارش هستید تلگرام فیلتر شده است یا نه» اما حالا که در حال خواندن سرمقاله شماره دوم «بازخورد» هستید میتوانیم با اطمینان به شما بگوییم که تلگرام فیلتر شده است. فیلترشدن تلگرام باورکردنی نبود چون هیچ فایدهای پشت سر آن برای فیلترکنندگان وجود ندارد؛ با فیلترشدن تلگرام، باز هم به کمک فیلترشکنها میشود از آن استفاده کرد و اینطور نیست که سنگاندازی جلوی پای تلگرام باعث شود کاربران به سوی تولیدات ساخت داخل سوق داده شوند.
حالا ما با تلگرامی روبهرو هستیم که نه هست و نه نیست؛ مقامات رسمی که میبایست روی تلگرام نظارت میداشتند یا درباره آن سیاستگذاری میکردند با فیلترکردن آن، عملا دست خود را از این رسانه کوتاه کردند. تنها کاری که آنها اکنون میتوانند بکنند این است که مانع دسترسی به تلگرام به هر صورت ممکن شوند. با بخشنامه کارکنان ادارات و مدارس و نهادهای دولتی را از استفاده از تلگرام نهی کنند و عملا برای پیامرسانهای داخلی دست به بازاریابیای بزنند که تا اینجای کار ناموفق بوده است. آنها دیگر نه میتوانند با مشارکت در محتوای تلگرام بر خطوط کلی آن اثر بگذارند و نه با ممنوعکردن برخی خطسیرهای آن، عرصه عمومی تلگرام را جهتدهی و رصد کنند. از این نظر، ما با تلگرامی روبهرو هستیم که از نظر مقامات وجود ندارد و اگر هم باشد دستشان به آن نمیرسد. اما با تلگرامی نیز مواجهیم که کاملا زیر پوست جامعه جریان دارد؛ آمار و مستندات حتی در خود وزارت ارتباطات نیز نشان داده است که از حدود 45 میلیون نفری که از تلگرام استفاده میکردند، فقط یک میلیون نفر کار با آن را کنار گذاشتهاند و ریزشهای روزهای اولیه پس از فیلترینگ بهسرعت جبران شده است. همچنان افراد مختلف جامعه از تلگرام استفاده میکنند اما صرفا با یک مرحله اضافیِ بازکردن و به کار انداختن فیلترشکنها. برای مردمی که تاریخ زیسته آنها پر از موانع کوچک و بزرگ در زندگی روزمره بوده، رد شدن هر روزه از مانع فیلترینگ با کار اضافی کوچکِ فعالکردن فیلترشکن، آنچنان عذابآور نخواهد بود که تلگرام را رها کنند و به سراغ پیامرسانهایی بروند که اعتمادی به آنها ندارند.
در مورد خاص تلگرام، باید گفت که رفتار ارتباطی مردم و کاربران با زور تغییر نخواهد کرد. یکی از پایههای استفاده از یک وسیله ارتباطی، اعتماد نسبی به آن وسیله است. بنابراین تا وقتی که میزان اعتماد به پیامرسانهای داخلی به حدی متعارف نرسد که تعداد زیادی از مردم از آن استفاده کنند، به ضرب فیلترکردن تلگرام افراد چندانی به سمت این پیامرسانها نخواهند رفت. ایجاد اعتماد نیز یک روند زمانبر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که به مولفههای بسیاری ارتباط دارد و لزوما این مولفهها به پیامرسانها مربوط نیست بلکه به ساختارهای کلانتر بستر آنها وابسته است.
در نهایت میتوان گفت که فیلترکردن تلگرام هیچ صرفهای عملی برای دولت ندارد. گذشت زمان و تبدیلشدن فیلترینگ تلگرام به یک موضوع تاریخی مشخص خواهد کرد که این کار جز تبدیلشدن به سوژه طنز کاربران کنونی و خوانندگان آینده تاریخ ثمر دیگری نخواهد داشت. این پیشبینی متکی است به شواهد و تجربیات محدودیتهای ابزارهای ارتباطی قبلی که تماما بیفایده بوده است. آیا فیلترینگ توییتر موثر بوده است؟ با عضویت صدر تا ذیل مقامات رسمی در این شبکه اجتماعی پاسخ به این سئوال روشن است. آمار استفادهکنندگان از گیرندههای ماهواره نیز گویای شکست قطعی ممنوعیت استفاده از ابزارهای ماهوارهای است. ویدیو مثال متداول دیگری است که برای بیحاصلی محدودیت ابزارهای ارتباطی در ایران در بسیاری از کتابهای علوم ارتباطات مطرح میشود.