گزارش به خوانندگان در آستانه دومین سال انتشار

عکس: دیجیتال جاب

مجله بازخورد با شماره پیش‌رو وارد دومین سال انتشار خود شد. انتشار یک مجله تخصصی، آن هم چاپی، در دوره‌ای که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی عرصه را بر تولید، انتشار و مصرف رسانه‌های سنتی تنگ‌تر از همیشه کرده‌اند کار آسانی نبوده است. در سرمقاله این شماره به تجربه یک‌ساله انتشار یک مجله تخصصی در حوزه ارتباطات می‌پردازیم.

بازخورد در یکی از بدترین سال‌های مطبوعات کار خود را آغاز کرد. قیمت کاغذ و چاپ از فروردین‌ماه 1397 تا فروردین امسال تقریبا شش برابر شد و کار اصلا مطابق با سرمایه‌گذاری محدودی که برای انتشار سالانه مجله در نظر گرفته شده بود پیش نرفت. به همین دلیل ناچار قیمت مجله گران شده تا بخشی از مخارج از راه افزایش درآمد‌های حاصل از فروش جبران شود. با اینکه مجله در یک سال اول سودده نشد اما نشانه‌هایی هم بروز نداد که منجر به انصراف از ادامه کار شود.

وقتی شماره اول منتشر شد، استادان، دانشجویان و علاقه‌مندان به ارتباطات واکنشی مثبت نشان دادند و شماره‌به‌شماره بسیار آهسته و پیوسته میزان فروش و تعداد مشترکان مجله افزایش یافت. تک‌فروش بازخورد مبتنی بر عرضه در کتاب‌فروشی‌های منتخب، دو دانشکده اصلی تدریس ارتباطات و همچنین فروش پیامکی بود. استراتژی بازخورد این بود که به‌عنوان یک مجله تخصصی تیراژ خود را واقع‌بینانه تعیین کند و انتظاری واقع‌بینانه نیز از فروش خود داشته باشد. با این‌حال، بهترین لحظات انتشار بازخورد زمانی بود که از شهرهای دور، مثلا از گرگان در گلستان یا شادگان در خوزستان تماس می‌گرفتند و نه درخواست خرید مجله بلکه درخواست اشتراک می‌کردند.

طی شش شماره‌ای که بازخورد منتشر شد به‌موازات اینکه دایره مخاطبانش افزایش می‌یافت، گستره همکارانش هم وسیع‌تر می‌شد. در یک سال گذشته، بسیاری از دانشجویان ارتباطات، روزنامه‌نگاران خبره و استادان دانشگاه در این مجله نوشتند، به معرفی آن کمک کردند یا به‌نحوی تلاش کردند به انتشارش یاری برسانند. اکنون می‌توان ادعا کرد که یکی از مزیت‌های مجله بازخورد متن‌هایی است که می‌کوشد با بیشترین کیفیت تولید کند.

یکی از انتقادهایی که در این شش شماره به بازخورد می‌شد این بود که مطالب مربوط به ایران و موضوعات بومی ارتباطات در آن کم است. ما در این یک سال تلاش کردیم این نقیصه را رفع کنیم و به مسایل ایرانی ارتباطات هم بپردازیم اما راه چندان هموار نبود. باید گفت بخشی از موضوعات ارتباطی جهانی است و چاپ یک مطلب ترجمه‌ای لزوما بدین معنا نیست که موضوعش ربطی به ایران ندارد. هر ترجمه‌ای که در مجله چاپ می‌شود نیم‌نگاهی هم به وضعیت مشابه در ایران داشته است. از سوی دیگر، برخی از اصولی که برای خود تعریف کرده‌ایم، مثل پرهیز از چهره‌محوری و چاپ‌نکردن مصاحبه از چهره‌های داخلی، دست و پای مجله را برای تولید مطالب داخلی چندان باز نگذاشته است. به‌علاوه ما مدام در پی گزارشگر یا نویسنده‌ای بودیم که درباره مسایل ارتباطات در ایران بنویسد اما فقط معدود همکارانی را یافتیم که هم خوب بنویسند و هم در این حوزه اشراف داشته باشند.

مهم‌ترین مسئله‌ای که برای مجله بازخورد در مقام یک نشریه تخصصی طی یک سال گذشته روشن شده این است که مخاطبان ایرانی مجلات تخصصی – وحتی عمومی – بسیاری کم شده‌اند و این روند نزولی همچنان ادامه دارد. حتی با بدبینی بیشتری باید گفت که مردم به‌طور کلی خیلی کمتر مطالعه می‌کنند و این دست‌شستن از خواندن «متن» برای مجلاتی مثل بازخورد که حوزه‌ای محدودتر را دنبال می‌کند تبعات ناگوارتری هم داشته است. درست است که در تولید، پخش، تبلیغات و روابط‌عمومی مجله بازخورد هنوز کاستی‌هایی وجود دارد، اما تمایل برای نخواندن متن و بی‌اعتنایی و حتی پرهیز جمعی از مطالعه برای ما مشهود بود. گاهی بی‌اعتنایی به مطالعه در جمع‌هایی دیده می‌شود که اصلا انتظارش نمی‌رود. برای نمونه، کمترین فروش بازخورد مربوط به دانشکده‌های ارتباطات دانشگاه‌های علامه و تهران بود.

اما با همه این کاستی‌ها و یاس‌ها نمی‌توان دست از کار کشید. بازخورد توانسته طی شش شماره هویت خود را بسازد و نشان دهد که از چه زاویه‌ای و با چه قالبی به ارتباطات نگاه می‌کند. بنابراین مخاطبان همراه خود را نیز به‌تدریج پیدا کرده و با امیدی که از پس ناامیدی از وضعیت محلی و جهانی برمی‌آید راه خود را ادامه خواهد داد. امیدواریم در آستانه سومین سال انتشار نیز بتوانیم به خوانندگان گزارشی بدهیم از سال پیش رو.