خواننده گرامی، ادامه مطلب را با اشتراک دیجیتال «بازخورد» بخوانید.
مترجم: نوید نزهت
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در facebook
در باب هستی و فضای سایبر
هویت، خود و «حادواقعیت»
مترجم: نوید نزهت
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp

به کدام سو در حرکتیم؟
نیچه در قطعه شورانگیز 125 حکمت شادان، پایان تمامی مبانی و فراروایتهای متافیزیکی را اعلام میکند. هیچ چیز وجود ندارد و ما نیز قادر به شناخت چیزی نیستیم. سنت فلسفی غرب تمامی گزینههای خود را امتحان کرده است. خرد با پیامدهایی ویرانگر علیه خود بهپا خواسته است. تمامی مبانی شناخت، چه در حوزه تجربه و چه در میدان خرد، آماج نقدی بنیانبرافکن قرار گرفته است.
ژاک دریدا با اتکا به مفهوم واسازی، تمامی متون عمده فلسفی را از شبح هرگونه بنیاد قائمبهذات یا مرجع نهایی ادعایی رهایی میبخشد. در غیاب یک مرجع نهایی، هر متنی ساختگی و وهمی است؛ صرفا با متنهایی طرفیم که در یک تسلسل بیپایان به دیگر متون ارجاع میدهند.
