در پژوهشهای اولیهام درباره «فناوری» این اصطلاح را بهصورت یک مفهوم بهکار میبردم بیآنکه آن را تبیین کنم، و همین امر بدفهمیهای بسیار پدید آورد. پس احساس کردم فناوریهایی که در همۀ حیطههای ممکن بهکار میروند آنقدر ویژگیهای مشترک دارند که بتوانیم مفهومی عام در مورد فناوری استنتاج کنیم. همه میدانند که گرچه هیچ کس هرگز صورت مثالیِ «سگ» را ندیده است به هر حال در سگهای گوناگون، از اسپانیل [نژادی از سگهای پشمالوی آویختهگوش] و باکسر [نژادی از سگهای نگهبان] و گریت دِین [سگی درشتاندام با رگ و ریشۀ آلمانی] تا پِکینِز و پینچِر، با وجود همۀ تفاوتهاشان، آنقدر ویژگیهای مشترک میتوان یافت که وقتی واژه «سگ» را بهکار میبریم منظور همدیگر را کاملاً متوجه میشویم.