اعلام عمومی «طرح صیانت از کاربران فضای مجازی»، در اوج شیوع ویروس کرونا و در بحبوحۀ وقایع خوزستان، با واکنش منفی اکثر مردم روبهرو شد. نمایندگان مجلس بعد از ارایۀ این طرح تصمیم گرفتند واژه «صیانت» را از عنوان طرح حذف کنند. نام طرح شد: «طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی». اما در بر همان پاشنه چرخید و نمایندگان مجلس همچنان بر تصویب این طرح اصرار داشتند، منتها این بار با توسل به اصل ۸۵ قانون اساسی، یعنی بهشکلی غیرعلنی و در پشت درهای بسته کمیسیونهای تخصصی. چند باری هم طرح ویرایش شد. البته «طرح صیانت» را میتوان در امتداد همان طرحهایی دانست که در دولت قبل تحت عنوان تفکیک اینترنت داخلی و بینالمللی کلید خورده بود.
ارتباطات اینترنتی، در یک دهه اخیر، از مهمترین اقسام ارتباطات در ایران بوده است. طبقات مختلف مردم در این سالها هر روز و به انحاء گوناگون از اینترنت بهره بردهاند، از رتق و فتق امور روزمرهشان گرفته تا برقراری روابط اجتماعی و راهاندازی کسبوکارها و ارتباطات جمعی و بینفردی و فعالیتهای علمی و تحقیقاتی. نگاهی به هزینههای ارتباطات در دهکهای درآمدی اول تا دهم خانوارهای ایرانی نشان میدهد که حتی دهکهایی هم که شرایط اقتصادی مناسبی ندارند از خیر مواهب ارتباطات اینترنتی نمیگذرند و در حد توان برای این نیاز اساسیشان هزینه میکنند. ایران کشوری است که بسیاری از ارتباطات انسانی و اجتماعی در آن محدود است و شهروندان ارتباطات اینترنتی را تا حد زیادی جایگزین ارتباطات فردی کردهاند. درست است که ارتباطات مجازی هرگز قادر نیستند جای ارتباطات انسانی را پر کنند (در شمارههای گذشته بازخورد بارها به این مسئله پرداختهایم) لیکن نمیتوان منکر شد که ارتباطات مجازی در ایران مفری است برای برقراری ارتباطهایی که در سطح رسمی محدود شدهاند.
گرچه تاکنون نسخههای مختلفی از طرح صیانت ارایه و بارها بندهای آن دستکاری شده است، چندان که دیگر نمیتوان به یک متن واحد ارجاع داد، تمامی نسخههای منتشرشده از طرح «صیانت» شالوده یکسانی دارند. اساس طرح صیانت بر دو اصل استوار است: احراز هویت واقعی کاربران، و محدودساختن امکان کاربری یا قطع کامل ابزارهای ارتباطی خارجی. مدافعان طرح صیانت مدعیاند که در نسخههای جدیدتر این طرح مشکلاتی که محل انتقاد بودهاند رفع شدهاند. با وجود این، شاکله تمامی این متون همچنان بر همان دو رکن احراز هویت و محدودکردن ابزارهای ارتباطی خارجی استوار است.
تمرکز منتقدان در اکثر نقدهایی که به طرح صیانت وارد شده است بر کسبوکارهای اینترنتی است و بیشتر نقدها از منظر مهندسی و اقتصادی مطرح شدهاند. ناقدان طرح میگویند ابزارهای ارتباطی ایرانی قادر به رقابت با ابزارهای خارجی نیستند. وانگهی، اجرای سراسری و رسمی «طرح صیانت» علاوه بر نیاز به دانش بالا و برنامهنویسی بهروز و ابداعات فنی و پشتیبانی پیشرفته در طراحی پلتفرمها و موتورهای جستوجوگر و تولید چیز متناقضی بهنام «اینترنت ملی»، محتاج ساختارها و بسترهای مادی گستردهای است نظیر پایگاههای عظیم ذخیره داده و پردازش اطلاعات و غیرذالک، که اولاً و بالذات محتاج نیروی برق و سایر انرژیهای جایگزین و شبکههای هوشمند توزیع انرژی و زیرساختهای فنی گسترده و بسیار پرهزینه است. از تأثیرات زیستمحیطی آن هم که بگذریم (نگاه کنید به شماره ۹ بازخورد). این روزها که کشور در تأمین برق روزانه مردم هم مانده است، آدم میماند که زیرساختهای مادی این طرح با چه پشتوانهای بناست در ایران اجرا شود.
با تمام این اوصاف، نمیتوان گفت نگرانی همه کاربران ایرانی از اجرای طرح صیانت مربوط است به تضعیف ساختار کسبوکارها و اقتصادهای اینترنتی. کاربران ایرانی، به زبان ساده، نمیخواهند ارتباطاتشان با جهان قطع یا حتی بسیار محدود شود. درست است که طرحهایی چون «طرح صیانت»، با تحدید ارتباطات جهانی، به کسبوکارهای خرد مردم ضرباتی مهلک خواهند زد اما نگرانی اصلی این است که آزادی ارتباطات و «حق ارتباط» مردم در ارسال و دریافت پیام با جهان از دست برود. با اجرای این طرح ما با پدیدهای مواجه خواهیم بود که در عمل دیگر نه «اینترنت» که یک «اینترانت ملی» است.
هستند عدهای که دل خوش کردهاند به عدم توانایی فنی دولت ایران در اجرای این طرح. عدهای هم با نگاه خوشبینانه، یا بهتر است بگوییم خوشخیالانه یا سادهلوحانه، منتظر اینترنت ماهوارهای ایلان ماسک هستند که در این شماره نشان دادهایم تحقق این وعده ناممکن است و بیشتر به یک افسانه میماند. با تمام این اوصاف، هرچه هم خوشبین یا خوشخیال باشید، تجربه به ما آموخته که «فرض محال محال نیست» و اصطلاحاً «دیر یا زود دارد ولی سوختوسوز ندارد» و بنابراین باید در برابر طرحی که مخالف آزادیهای ارتباطی کل یک جامعه است ایستاد.