ایزاک آسیموف در گزیده داستان پیش از عصر طلایی1 (۱۹۷۴) درباره سلسله داستانهای لارنس منینگ با عنوان مردی که بیدار شد میگوید: «[امروز] در دهه ۱۹۷۰ همه از بحران انرژی آگاهی دارند و سخت درگیر این مسئله هستند، اما منینگ چهل سال قبل به این مسئله وقوف داشت و از آنجا که منینگ واقف بود من نیز بودم و به همین دلیل اطمینان دارم بسیاری از خوانندگان جوان و فکور داستانهای علمیتخیلی هم در جریان امر قرار داشتند.» وقتی آسیموف قلم میزد، مسائل زیستبومی در بحثهای فرهنگی و داستانهای علمیتخیلی رونق داشت. کتابهایی چون بمب جمعیت اثر پل الریش، بمب ساعتی بیولوژیکی اثر گوردون راتاری تیلور، عصر تاریکی پیش رو اثر روبرتو واکا، یا دنیایی جدید یا دنیا بیدنیا اثر فرانک هربرت، و [گزارش] مرزهای رشد از باشگاه رم2 مخاطبان بسیار داشتند. در حوزه داستانهای علمیتخیلی کانون توجه بسیاری از گزیده داستانها مسایل زیستبومی بود، ازجمله عصر کابوس فرد پل، ویرانههای زمین تام دیش، لبه رؤیای تری کار، سال ۲۰۰۰ هری هریسون و سیاره زخمی راجر الوود و ویرجینیا کید ـ و به همین ترتیب در رمانها نیز مسایل زیستبومی محوریت داشت، خاصه اسم واقعی دنیا جنگل است اثر اروسولا لوگویین، کندوی هلستروم اثر فرانک هربرت، پایان رؤیا اثر فیلیپ وایل، گوسفندان به آسمان چشم دوختهاند اثر جان برنر، و همچنین فیلمهایی نظیر بیسکویت سبز، بیصدا دویدن، فرار لوگان، مرحله چهارم، زاردوز. تری کار در مقدمه لبه رؤیا اشاره میکند که «دلنگرانی بابت مسئلهها و دورنماهای محیط زندگی ما بر زمین برای نویسندگان و خوانندگان داستانهای علمیتخیلی امری طبیعی است ـ این نگرانی از لوازم ذاتی ِژانری است که داعیه شناخت فیزیک و شیمی و سازوکارهای سیاست و روانشناسی انسان را دارد». به همین سیاق هربرت نیز در مقدمهای که بر کتاب سیاره زخمی مینویسد میگوید «بومشناسی بهعنوان یک پدیده بازتاب یک مرض عمیقتر است … نوع انسان میداند چه کار پر مشقتی پیش رو دارد. این موضوع در جزءجزء داستانهای علمیتخیلی زیستبوممحوری که خواندهام پیداست». از نظر هربرت نویسندگان داستانهای علمیتخیلی و زیستبومشناسان راهشان یکی است و با یکدیگر همسفرند.
قریب به چهل سال از زمان این اظهار نظر آسیموف گذشته و بحران زیستبومی («بحران انرژی» و غیر آن) به اندازه چهل سال حادتر شده است. از قرار معلوم حالا در دل رونقی دیگر قرار داریم، هم در داستانهای علمیتخیلی و هم در عرصه گستردهتر فرهنگ. شهرهای غرقشده اثر پائولو باچیگالوپی، خیزش شمالگان اثر توبیاس باکل، بذر اثر راب زایگلر و ۲۳۱۲ اثر کیم استنلی رابینسون همگی در چند ماه اول ۲۰۱۲ درآمدند. اما با اینحال باید اشاره کرد که مسایل زیستبومی همیشه در داستانهای علمیتخیلی حضور داشته و معمولاً با پسزمینههای آیندههای مختلفی که نویسندگان این قبیل داستانها به تصویر میکشند (پیروزی بشر، آخرالزمان و مانند اینها) آمیخته بودهاند. از نظر برایان استبلفورد توجه مسئله زیستبوم، چنانکه نمونههای کلاسیکی چون تلماسه اثر هربرت و دست چپ تاریکی اثر لو گویین گواهی میدهند، برای ساختن جهانهایی فراتر از سیاره ما امری ضروری است. ولی فقط این نیست. مسئله زیستبوم در همه سناریوهای ناظر به آینده زمین مسئلهای محوری است: چه خواهد ماند از داستانهای علمیتخیلی درباره آینده زمین بدون تصاویری که سیاره ما را یا بهصورت ویرانه مصرف و اسراف قرن بیستم و بیستویکم نمایش میدهند یا بهصورت آیندههایی که بهمدد فناوریهای پیچیده بحرانهای بهجامانده از عصر ما را حلوفصل کردهاند (یا لااقل آموختهاند که مدیریتشان کنند)؟ به این اعتبار باید گفت تقریباً همه داستانهای علمیتخیلی ماهیتاً مبنای زیستبومی دارند.