1. مقدمه
سؤالهایی که در همایش «اشیای دیجیتالی، فاعلان دیجیتالی: مبارزه، تحقیق و نقد در عصر سرمایهداری کلانداده» مطرح شد به امکان مبارزه دیجیتالی و امکان نقد در عصر دیجیتالی مربوط میشود. وقتی «دیجیتالی» را بهعنوان صفت مبارزه و شرط امکان نقد به کار میبریم منظورمان چیست؟ از یک طرف، منظورمان روشن است: داریم درباره اوضاع و احوال جاری سخن میگوییم، رسانههای شبکهایشده و رسانههای گروهیِ شخصیشده و تولید ابزارهای تقویتکننده آن؛ داریم درباره کلانداده سخن میگوییم، درباره فضای عمومیِ سرمایهداریِ ارتباطی. از طرف دیگر، در اطلاق صفت «دیجیتالی» به نقد و مبارزه اجتماعی یا سیاسی چیزی هست که بدان روشنی نیست، یعنی نظریهای درباره سوژه یا فاعل سیاسی که زیربنای این وصف است. در پژوهشهای مربوط به نقد و مبارزه دیجیتالی چه تصوری از فاعل سیاسی برنهاده میشود یا مفروض گرفته میشود؟ و این فاعل سیاسی چه تأثیری از عصری دیجیتالی میپذیرد؟ آیا بهترین راه برای فهم این تأثیر، اگر بهراستی بتوان از چنین تأثیری سخن گفت، تمرکز بر «وجه دیجیتالیِ» آن است؟ و آیا «دیجیتالی» درواقع معرف فهم خاصی از سرمایهداری و نقش آن در تعیین فضای زیست ماست و به دورهبندی فهم تاریخی ما از سرمایهداری کمک میکند؟ (در اینجا باید بیفزایم در عرصه رسانهپژوهیِ انتقادی بیگمان کریستین فوکس است که تأکید کرده است رسانههای دیجیتالی را باید در چارچوب سرمایهداری و مقولات مربوط بدان، یعنی کار و تولید و ارزش، تحلیل کرد و نه براساس مقولات بورژواییِ اطلاعات و مقولاتی دیگر.) از نظر من، در سرمایهداری ارتباطی مفهوم «دیجیتالی» است که به ما راه فضای زیستمان را نشان میدهد. این مفهوم بیش از آنکه فاعل سیاست را برای ما روشن سازد فرایندهایی را نشانمان میدهد که راه ظهور این فاعل را سد میکنند، فرایندهایی که با اینحال به شکلگیری تجمعها و جمعهایی کمک میکنند که فرصتهایی برای ظهور فاعل سیاسی فراهم میسازند.
بهنظر من تردیدی نیست که نظریهای راجع به سوژه یا فاعل سیاسی برای هر رهیافتی (اعم از دیجیتالی و جز آن) به مبارزه و نقد اهمیت دارد. برای مثال: آیا فکر میکنیم فاعل سیاسی الزاماً فاعلی مبارز و فعال است؟ یا فرض میگیریم که تأثیرپذیر، زیر سلطه، مشروط یا مجبور است؟ به همین قیاس، آیا خیال میکنیم فاعل سیاسی درگیر فرایند نقد میشود یا از این فرایند تأثیر میپذیرد؟ آیا فعالیتهایی آنلاین همچون بهاشتراکگذاشتن مطالب و اظهار عقیده کردن در فضای مجازی، بهراهانداختن طوفانهای توییتری و بحثوجدلهای فیسبوکی کردارهای هدفمند فاعلی سیاسیاند؟ رخنهگری در سیستمهای رایانهای (هککردن) یا تارنگاری (وبلاگنویسی) چطور؟ و شاید از همه مهمتر، آیا در این میدان بهگونهای پیش میرویم که انگار این فاعل فرد است یا جمع؟ و آیا این فاعل، فرد باشد یا جمع، در کنشها و رویدادهایی که به نامش پا میگیرد حضور دارد و، اگر حضور دارد، چگونه؟